از دریچه ماه

از دریچه ماه

آن روز ها که بچه تر بودم ..

وقتی به "اللهم اغفر لی کل ذنب اذنبته" دعایِ کـــــــمیل می رسیدم...


باران بود که می بارید...

این روز ها که باید آدم تــــــــر شده باشم، اگر حالِ دعـــایی باشد (که نیست!!)، ....


دیگر "کیف تؤلمه النار" هم تـــکانم نمی دهد!

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

آروم جونت , نیمه جونه

يكشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۹ ب.ظ

یادته...

چهل روز پیش...

هی نیزه ها رو کنار زدم  ، هی شمشیرها رو کنار زدم

یه مرتبه دیدم از رگ های بریده  میگی اُخَیَّ اِلیَّ

اگه نمی گفتی باورم نمیشد تو  حسین ِ منی

حالا اومدم بگم داداش ، اگه نگم زینبم باورت نمیشه...

 

حسین(ع)

آروم جونت ، نیمه جونه...


  • خادم الزهرا

نظرات  (۳)

  • امین کوهرو
  • سلام علیکم.
    آیا میدونستین خوراکی ها هم حرف میزنن؟!! دوست دارین بدونین چطوری؟!
    اگه سری به وب ما بزنین متوجه میشین...
    منتظر حضورتان ارزشمندتان هستیم...
    یـ علی مدد ـا

     سلام زیبا و دردناک بود
    « سنگر مجازی من »
    یا زینب
    چه کشید آن روز
     و چه کشید امشب در شهادت مولا امام حسن (علیه السلام)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی