از دریچه ماه

از دریچه ماه

آن روز ها که بچه تر بودم ..

وقتی به "اللهم اغفر لی کل ذنب اذنبته" دعایِ کـــــــمیل می رسیدم...


باران بود که می بارید...

این روز ها که باید آدم تــــــــر شده باشم، اگر حالِ دعـــایی باشد (که نیست!!)، ....


دیگر "کیف تؤلمه النار" هم تـــکانم نمی دهد!

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۳
آذر

یادته...

چهل روز پیش...

هی نیزه ها رو کنار زدم  ، هی شمشیرها رو کنار زدم

یه مرتبه دیدم از رگ های بریده  میگی اُخَیَّ اِلیَّ

اگه نمی گفتی باورم نمیشد تو  حسین ِ منی

حالا اومدم بگم داداش ، اگه نگم زینبم باورت نمیشه...

 

حسین(ع)

آروم جونت ، نیمه جونه...


  • خادم الزهرا